شاپرک ها در برابر باد مي

متن مرتبط با «کانکس» در سایت شاپرک ها در برابر باد مي نوشته شده است

کانکس

  • سید حمید موسوی فرد خرمشهر_ایران  به سفارش  وبلاگ خرمشهریها اون روز داشتم تو یکی از سایت هایی که درباره ارزان شدن لوازم خانگی و خورد و خوراک وحل مشکلات مردم و کسب و کار و ساخت مسکن ارزان برای مردم و کارگران انتشار می داد!مطلب می خوندم جایی از زبان مسئولی نوشته بود که تورم لحظه ایی نداریم و در صد تورم را در سال 1402 به دو درصد تخمین زده بود که، صدای جیغ زنی را شنیدم.برای یک لحطه سراز صفحه گوشی بلند کردم و اطراف را دید زدم.تو محیطی مثل بندر که سر تا تهش آغشته به خاکستر کلینگر و غبار آلود بود با آن محیط مردانه اش پای هیچ زنی به این‌جا باز نمی شد جز کارمندان خانمی که در استخدام بعضی از شرکت‌ها بودند کار آنها هم معمولا در دفاتر زیر سایه خنک و روبروی کولرهای اسپلیت بود!جیغ و داد دوباره بلند شد اتصال اینترنت را قطع و گوشی را توی جیب شلوارم لغزاندم.از کانکس بیرون رفتم و برای بار دوم اطراف را دید زدم.در اطرافم هیچ زنی دیده نمی شد.به داخل کانکس برگشتم از بطری همراهم جرعه ایی آب نوشیدم هنوز بطری را زمین نگذاشته بودم که باز صدای جیغ توی گوشم پیچید.بیرون رفتم کانکس نگهبانی من چند متری با کناره شط فاصله داشت .نزدیک جریان آب که رسیدم صدای جیغ را آن دورها تشخیص دادم.به کانکس برگشتم و...زنی روی پل قدیم ایستاده بود. زن دو طرف سرش را با کف دست هایش پوشانده بود. باد موهای رنگ کرده اش را بازی می داد.ماشین های گذری از روی پل در حال عبور بودند.یکی می آمد دیگر می رفت بعضی ها هم که ترافیک روی پل را می دیدند دست روی بوق می گذاشتند تا به راننده ماشین جلویی بفهمانند که کار دارند و چون کار دارند عجله هم دارند..._بکش کنار بابا..._کجا بکشم کنار آقا ماشین جلویی رو نمی بینی، مگه؟فقط یک موتور دوترک, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها